پس از رحلت حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله ، یاران حضرت امیرالمؤ منین علىّ علیه
السلام نزد زید بن ارقم که یکى از اصحاب رسول خدا صلوات اللّه علیه بود و در جریان
غدیر خم نیز حضور داشت آمدند و از او گواهى خواستند؛ ولى چون او از طرف حکومت براى
خود احتمال خطر مى داد از بیان حقیقت و جریان غدیر خوددارى کرد.
بعد از گذشت
مدّتى ، همین شخص مریض شد و در بستر بیمارى افتاد، وقتى امیرالمؤ منین علىّ علیه
السلام شنید که زید بن اءرقم مریض حال است به عیادت و دیدار او آمد.
همین که زید بن ارقم چشمش به جمال نورانى حضرت افتاد، گفت : مرحبا به امیر مؤ منان
، که از من عیادت مى نماید، با این که وى ما را قبول ندارد و از ما دلگیر و آزرده
خاطر مى باشد.
امام علىّ علیه السلام فرمود:اى زید! آن ناراحتى که براى ما به
وجود آوردى هرگز مانع آن نمى شود که ما شرط انسانیّت و حقّ دوستى را فراموش نموده ؛
و تو را در حال بیمارى عیادت نکنیم .
و پس از آن افزود:
هرکس مریضى را براى
رضاى خداوند عیادت کند، تا هنگامى که در کنار مریض نشسته باشد، در سایه رحمت و لطف
الهى خداوند قرار خواهد داشت .و چون بخواهد برخیزد که از نزد مریض بیرون رود،
خداوند متعال هفتاد هزار ملک را ماءمور مى نماید تا براى او درود و تحیّت فرستند؛ و
مشمول رحمت الهى قرار مى گیرد.
سپس افزود:اى زید! من دوست داشتم که چنین فضیلتى
شامل حالم گردد؛ و به همین جهت از تو عیادت کردم
محدث نوری، مستدرک الوسائل : ج
2، ح 3، علامه مجلسی، بحار الا نوار: ج 81، ص 228، ح 41.
درباره این سایت