سیوطی در کتاب تاریخ الخلفاء روایت کرده که هنگامی امام حسن (علیهالسّلام) در
مکان نشسته بود و چون خواست از آنجا برود فقیری وارد شد، امام (علیهالسّلام) به آن
مرد فقیر خوش آمد گفته و با او ملاطفت کرد و سپس به او فرمود: ای مرد تو وقتی
نشستی که ما برای رفتن برخاستیم، آیا اجازه رفتن به من میدهی؟ مرد فقیر عرض کرد:
«نعم یابن رسول الله؛ آری ای پسر رسول خدا.»
سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر،
تاریخ الخلفاء، ص۱۴۶.
درباره این سایت